ای چرب ز مدح تو زبان ها به دهان ها
لکنت زده ی مدحت تو چرب زبان ها
ما رفته ز خود آمده بودیم که ناگاه
جوشید ز شش سمت بروها و بمان ها
افغان خراشیده به نی یافت تراشی
صیقلکده ی بانگ کلیمند شبان ها
لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است
یک روز محرم نشوند این رمضان ها
در شهر کسی نیست که چیزی نفروشد
در راسته ی ما همه بازند دکان ها
توضیح بتان نیز همان ستر بتان است
در پرده ی ناموس حجازند اذان ها